اللهم صل علی محمد و آل محمد

ابزار وبلاگ

کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

شراب روحانی
شراب روحانی
ساقیا بده جامی زان شراب روحانی تا دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی
آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:پاسخ به برخی از شبهات اعتقادی, حقیر فریاد |

 

بنام خدا

من مطالبی را در یکی از وبلاگها مشاهده کردم که در مورد خرافه پرستی بود اما نسبتهای ناروا و دروغی را در مورد مذهب غنی شیعه نوشته بود با عنوان((میدانم که میدانید)) نمیدانم نویسنده دارای چه مذهبی است اما این به سهولت دریافت میشود که تحت تاثیر نوشته ها و فیلمها و شبکه های ماهواره ای میباشد که امروزه به وفور توسط صهیونیست اسلامی(وهابیت) تحت نظارت و سازماندهی صهیونیسم یهودی تهیه میشود و هدف همه آنها تخدیر ذهن جوانان ایرانی و ایجاد شبهه و همچنین تفرقه افکنی بین مذاهب شیعه و سنی میباشد.

به هر حال بران شدم که به بعضی از این شبهات جواب دهم تا مگر قدمی در رفع این دین زدایی عظیم داشته باشم.

1-نوشته شده است: ((خداوند در قران کریم میفرماید‏ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ در جامعه ما میگویند ‏ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ علیا والحسن و الحسین))

جواب: اولا جمله شما از لحاظ دستور عربی ایراد دارد. بعد اینکه ما هیچگاه ائمه را در جایگاه خداوند قرار نمیدهیم بلکه ما ائمه را پل ارتباطی بین خودمان و خداوند قرار میدهیم و استعانت از انها در طول استعانت از خداوند است نه در عرض ان .یعنی ما اگر میگوییم یا علی در اصل حضرت علی (ع) را که در پیشگاه خداوند دارای مقام و منزلت است واسطه قرار میدهیم که خداوند لطف و رحمت خودش را شامل ما کند.

بقیه در ادامه مطلب

 

بقیه جوابها در روزهای آینده در وبلاگ قرار خواهد گرفت منتظر باشید.



ادامه مطلب...
آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:خدا من را میبیند, حقیر فریاد |

 

الم یعلم بان الله یری (( آیا بنده نمیداند که خدا او  را میبیند )) سوره علق

توجه کرده ای وقتی میخواهی عکس بگیری چقدر به سر و وضعت میرسی چقدر به ژستت توجه داری از این مهمتر آن زمانی است که میخواهند از تو  فیلم بگیریرند آن وقت به همه حرکاتت توجه میکنی و... با این که میدانی اگر عکس یا فیلمت خوب نشد دوباره میشود کرفت.

 آیا ته بحال فکر کرده ای همیشه و در همه لحظات در معرض دوربین خدا هستی و تو یک بازیگر هستی در این صحنه زندگی.

 (( زندگی صحنه یکتای هنر مندی ماست هر کسی نقشه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم  آن نقشه که مردم بسپارند بیاد ))

ای عزیز مواظب باش تا خوب بازی کنی تا کارگردان هستی تو را از فیلمش اخرج نکند.

اما همیشه فرصت بازگشت  هست چون خدا همیشه هست

اما چه معلوم برای تو دیگر فرصتی باقیمانده باشد

بجنب .. دستی بر آب دلی به راه و چشمی تر

خدا این چنین بنده ای را دوست دارد

آنگاه از نو شروع کن واین بار خودت سناریوی زندگیت را بنویس از شریعت کمک بگیر و بازی کن

جوری بازی کن که شاید دیگر فرصتی نباشد.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

 

اگر تمام ابرهای آسمان ببارند گل های قالی نخواهند شکفت و این قانون زیر پا ماندن است.

عزیز من کمی بیندیش اگر همچنان زیر بار تعلقات مادی بمانی هیچگاه لذت  دیدار محبوب را نخواهی چشید .

لازمه رسیدن گسستن است . تا از خود نگسلی چگونه به محبوب برسی؟

تو خود را از میانه بردار تا محبوب را نمایان بینی

توخود حجاب خودی حافـــــظ از میان برخیز    تا به منزلگه خورشید رسی رقص کنان

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:عشق واقعی, حقیر فریاد |

 

روزی که مرا بر گل رویت نظر افتاد                                                   احساس نمودم که دلم در خطر افتاد

تا چشم من افتاد به گلــــــبرگ جمالت                                              زیبایی گلهــای بهاری از نظر افتاد

عزیز من چشمان تو دریچه پیوستن به نور است .

اگر هماره چشمانت را به تاریکی مانوس کنی آن هنگام که نور محبوب بر تو افتد چشمانت را خواهی بست.

باید تاریکی را راند .

چشمانت را به نور عادت ده .تا نور واقعی که همانا ذات اقدس الله است را بیابی.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:بهشت تو را میخواند, حقیر فریاد |

 

در نامه ای منتسب به چارلی چاپلین خطاب به دخترش :((دخترم برهنگی افیون عصر ماست.))

ابلیس چون بر آدم سجده نکرد مغضوب رب شد و رانده شد از مقام قرب الهی.و قسم خورد که: ((فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک المخلصین)) و در این جمله کوتاه 7 بار تاکید به کار رفته و ابلیس قسم خورد به عزت الله که تمام آدمیان را گمراه کند مگر مخلصین.

و برای اغوای انسان از کانالهایی وارد میشود و بنا به جایگاه و نقطه ضعفهای هر فرد راهی را بر میگزیند .

پول ، قدرت، غرور،..... و شهوت که پر مشتری راه اوست.

و تو...

آدم و همسرش چون از میوه ممنوعه خوردند اندامشان آشکار شد و چون بهشت الهی به خاک در افتادند با اینکه تنها آدمیان زمین بودند اندام خود را با برگ درختان پوشاندند. زیرا شرم داشتند از اینکه اندام آنان بی پوشش باشد و از این رو اندام جنسی را شرمگاه گویند . و از آن زمان پوشش در هر عصر و زمانی و در هر آیینی جایگاه داشته است  اما به صور گوناگون .

و آن از این روست که انسان خود را در معرض اغوای شیطان نیفکند و چون زن مظهر زیباییی خداوند در زمین است و اندام زن تحریک آمیز است و راه ورود و کانال دین زدایی شیطان میشود خداوند به زنان با ایمان دستور داده خود را بپوشانند و در کتاب وحیش  فرموده :(( ای ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ...)) احزاب/59 و تو ای خواهر مسلمان که اقرار کرده ای به وحدانیت الله و وصایت نبی بنگر خداوند تو را چه فرموده و این نه برای آن است که تو را محدود کند و تو را محصور کند تا آزادیت از تو گرفته شود چنانکه بسیاری امروزه اینگونه میپندارند .

خداوند در ادامه آیه حکمت این کار را فرموده است که:((ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوءذین)) و این برای آنست که نگاههای ناپاک و مردان پلید در تو نظر سوء نیفکنند و تو را مورد آزار و اذیت قرار ندهند .

که آمارها هم در عصر امروز این را تایید کرده است و آمار جرم و جنایت و تجاوز به زنان و استفاده ابزاری از زن امروزه در کشورهای غربی گویای این مسئله است .

خواهرم من نمیگویم آزاد نباش ...

اما.. میگویم

اسیر دست بلهوسان بودن و زیبایی خدایی را در معرض هر نگاه ناپاک گذاشتن و بازیچه دست شیطان شدن شایسته تو نیست تو باید شیره جانت و مهر و مهربانیت را که عنصر وجودی توست هدیه آن معجزه ای کنی که خداوند تو را منشاء آن کرده است .

کمی بیندیش ....

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:نصوح, حقیر فریاد |

 

 

نصوح مرد بود. اما اندام زنانه داشت. در حمام زنانه دلاکی میکرد. روزی دختر حاکم شهر در حمام بود. زیور آلاتش گم شد . هر چه گشتند نیافتند. درب حمام را بستند تا همه حمامیان را بگردند.نصوح را تشویش در دل افتاد و اشک در چشمانش جمع گشت وبا خدای خویش عهد کرد که اگر سر او فاش نگردد زاهد زمانه شود و خداوند توبه او را پذیرفت لختی بعد اعلام کردند که زیور آلات دختر حاکم پیدا شده . وآن شد که نصوح عابد زمانه گشت و توبه او زبانزد خاص و عام شد و خداوند در قرآنش نام او را میبرد آنجا که میفرماید:(( یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبه نصوحا...)) سوره تحریم آیه 8 و به بندگان گنهکار میفرماید که اگر توبه میکنید مانند نصوح توبه کنید  .

شیخ صنعان مستجاب الدعوه بود.اما در عشق دختری ترسا گرفتار آمد و مسلمانی بنهاد و شد آنکه شد .

یکی از شاگردان عالم ربانی حضرت ایت الله سید علی قاضی میگفت: از آقا طلب دعا کردم فرمودند بهترین دعایی که هر کس میتواند در حق دیگری داشته باشد آن است که خداوند تو را عاقبت به خیر کند.


آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

 

آنانکه به من بدی کردند مرا هوشیار کردند.

آنانکه به من انتقاد کردند به من راه و رسم زندگی آموختند.

آنانکه به من بی اعتنایی کردند به من صبر و تحمل آموختند.

آنانکه به من خوبی کردند به من مهر و وفا آموختند.

پس خدایا به همه اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا کن.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 29 مرداد 1391برچسب:عزیز مصر امکان, حقیر فریاد |

 

 


یوسف چون از چاه حسادت برا درانش نجات یافت در بازار مصر به مبلغی ناچیز به عزیز مصر فروخته شد. گذشت و گذشت ........

یوسف نوجوان ،جوانی برومند و زیبا شد که رشک هر فردی بود و بیش از همه عشق یوسف در دل زلیخا همسر زیبای عزیز مصر شعله ور میشد و او را از درون میسوزاند و راهی میجست تا یوسف زیبا را حتی لحظه ای اندک از آن خود کند .

روزی خلوتی یافت و یوسف را فرا خواند و دربها را ببست و یوسف را به خویش خواند اما یوسف اکراه کرد و از خدای خویش کمک طلبید . و فرار کرد به سمت دربهای بسته اما دربهای بسته به اذن خالق برایش گشوده شد.اما با مکر زلیخا محبوس شد.

و مرارتها یافت تا شد عزیز مصر.

عزیز من تو عزیز مصر امکانی آنگاه که خداوند تو را خلیفه الله قرار داد.

اما...

شرط آن راندن زلیخای شهوت و هوس است .

باید از هوی گذشت تا به خدا رسید.

خدا منتظر دستهایی است که او را بخوانند فقط کافی است همت کنیم .

آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 28 مرداد 1391برچسب:قطب نما, حقیر فریاد |

 

تصور کنید در بیابان یا کوه گم شده اید و یا در شهری غریب هستید و دنبال آدرسی میگردید. چه چیزی لازم دارید تا مسیر خود را پیدا کنید . نقشه اولین چپیزی است که به ذهن میرسد آنهم نقشه ای که از محل مورد نظر ما باشد . حالا باید چیزی داشته باشیم تا این نقشه را با زمین توجیه کنیم و آن قطب نما است . مهمتر از همه این است که باید بتوانیم از این وسایل درست استفاده کنیم تا به هدف برسیم. یعنی باید یا خودمان بلد باشیم از آنان استفاده کنیم یا کارشناسی باشد تا ما را راهنمایی کند.

عزیزم کمی فکرکن.....

آیا در این غربت دنیا و این کوره راه زندگی و تیه گمراهی و ظلمت برای یافتن راه و رسیدن به مقصود نقشه و قطب نما و راهنمایی هست .

بهتر بگویم آیا میشود خالق برای رسیدن به خودش که همانا مقصود نهایی است و نهایت طلب طالب است، نقشه و قطب نما و راهنمایی  مقرر نداشته است؟

عزیزم کمی فکرکن.....

بهترین نقشه نقشه ای است که همانا از محل مورد نیاز ما باشد و دارای اطلاعاتی باشد که ما را در یافتن مسیر راهنمایی کند و گنگ نباشد.

خداوند بهترین نقشه سعادت را که مطابق با فطرت انسان است و تمامی ملزومات سفر را دارد برای انسان طراحی کرده است و آن قرآن است.

قطب نما وسیله است که قطب شمال مغناطیسی زمین را به ما مینمایاند.

قطب نمای خداوند در مسیر سعادت، پیامبران و امامان و مراجع هستند که دلهای آدمیان را با قرآن الهی توجیه میکنند ومسیر را مینمایانند .

راه رسیدن به حق تنها همین یک راه است و غیر از آن همه باطل است زیرا بهترین نقشه و بهترین قطب نما راه را درست نشان خواهد داد وغیر از آن به مقصد نمیرسیم.

عزیزم کمی بیندیش....

خدا همین نزدیکی است.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 27 مرداد 1391برچسب:سوگند شیطان, حقیر فریاد |

 

عارفی گفت: شيطان بر پدر و مادر تو سوگند خورد که نصيحتگر آنان است. و دیدی که با ایشان چه کرد.اما شیطان به گمراهی تو سوگند خورده است.چنان که پروردگار متعال فرمود: ((فبعزتک لاغوینهم اجمعین)) معلومست که با تو چه کند. اینک دامن همت به کمر زن و خویش را از کید و مکر و فریبش برهان.(کشکول شیخ بهایی)

آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 26 مرداد 1391برچسب:منازل الانسان, حقیر فریاد |

 

انسان مسافرست و شش منزل طی میکند. سه منزل پیموده است و سه منزل در پیش دارد . آن سه که پیموده است: نخستین آن از نیستی به صلب پدر رسیدنست و به ترایب مادر آمدن که خداوند فرماید:((یخرج من بین الصلب و ترایب)) و دومین آن رحم مادر است که پروردگار گوید:((هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء)) و سومین از رحم به فضای دنیا آمدن که خدا گوید:((و حمله و فصاله ثلثون شهرا)) و آن سه منزل که در پیش دارد:نخستین آن گور است. که پیامبر(ص) فرمود:((القبر اول منزل من منازل الاخره و آخر منزل من منازل الدنیا)) و دومین عرصه رستاخیز است ،که خدای تعالی گوید:(( و عرضوا علی ربک صفا)) و سومین بهشت یا دوزخ که پروردگار گفت:((فریق فی الجنه و فریق فی السعیر))و ما اینک چهارمین مرحله را میپیماییم و دوران پیمودن آن روزگار عمر ماست و روزگار ما فرسنگهای آن و ساعتهای ما آرزوهایمان است و نفس ها که می کشیم و گام ها که برمیداریم. بسا افراد که فرسنگها در پیش دارند و بسا که آرزوها دارند و چه بسا که گامی چند بیش برای آنان نمانده است.به خدا پناه میبریم از مرگی که برای آن زاد راهی نساخته ایم. (کشکول شیخ بهایی)

 


الهم عجل لولیک الفرج

میخوام خودمونی باهاتون صحبت کنم میخوان از پیله الفاظ و کلمات بیرون بیام میخوام دلی بنویسم.

تا حالا با خودت فکر کرده ای این همه که دعا میکنیم آقا ظهور کنه ، این همه عجز وناله میکنیم، هر گره ای رو که نمیتونمیم باز کنیم دست به دامن آقا میشیم، هی میگیم آقا زودتر بیا دیگه خسته شدهایم.

چقدر برا ظهور آقا آماده شدهایم. آیا من و تو اینقدر به خودمون  به زندگیمون به رفتار و کردارمون به حرکاتمون به لقمه ای که میخوریم اعتماد داریم، که اگه مهدی فاطمه اومد بگیم آقا ما هر جور که تو میخواستی بودیم هر طور که میخواستی رفتار کردیم آیا مطمئنیم که آقا روشو از ما بر نمیگردونه یا نمیگه که آبروی منو بردین .آیا تا به حال با خودت فکر کردی چرا آقا ایقد ظهورشون به تاخیر اوفتاده!!! آخه عزیز دلم آقا یاور میخواد به خودت کمی نگاه کن آیا قیافه ات، زندگیت به یاوری آقا میخوره .چرا همش ما فکر میکنیم که باید مهدی فاطمه بیاد تا همه چیز درست بشه یه کم فکر کن ....

ما اگه درست بشیم مهدی زودتر ظهور میکنه، اصلا میخوام بگم اینهمه تاخیر به خاطر گناهای ماست.

عزیزم میدونی با گناهات دل مهدی فاطمه رو خون میکنی .

اینقدر نگیم مهدی بیا.... مهدی بیا .....

آقا که همیشه با ماست اصلا آقا با دوستداراش حشر و نشر داره، باید چشم دلت باز بشه تا آقا رو ببینی.

چشم دل باز کن تا که جان بینی                آنچه نادیدنی است آن بینی

آنگاه که جرعه ای نوشیدم سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:درد دلی با مولای متقیان , حقیر فریاد |

 

وقتی خبر تحاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال 38 هجری و سستی مردم به امام ابلاغ شد فرمود:(( به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان .... وارد شده و خلخال و دستبندو گردن بند و گوشواره های آنان را به غارت برده در حالی که هیچ وسیله ای برای دفاع جز گریه و التماس کردن نداشته اند... اگر برای این حادثه تلخ مسلمانی از روی تاسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است.)) (قسمتی از ترجمه خطبه 27 نهج البلاغه)

اماما تو از مردم کوفه مینالیدی چنان که میگفتی شما را چه شده است اگر شما را فراخوانم بهانه گرما میاورید یا کشت و زرع خویش را بهانه میکنید.

اماما تو از بیوفایی کوفیان رنج میبردی و از حماقت آنان سر در چاه میبردی

اماما بنگر به مسلمانان امروزکه فقط نامی از مسلمانی دارند و از کوفیان زمان تو بدترند.

اماما بنگر به رنج شصت و چند ساله مردم مظلوم فلسطین که  در خون خویش غوطه ورند و اعراب را رنجی بدل نمی آید.

اماما بنگر به تل کشتگان میانمار که اشکی به چشم اعراب نمی آورد.

اماما بنگر به  تجاوزات در
عراق و بحرین و ... که مسلملن امروزه را حتی به فکر وا نمیدارد.

شهید مطهری میگفت:(( شمر دیروز مرد درد امروز اسلام فلسطین است. شمر امروز موشه دایان است.))

اماما بنگر که آنانی که داعیه اسلام دارند و کوس ام القرایی اسلام را میزنند چگونه شکمهایشان را از حرام اندوخته اند وبا دشمنان دین دست در یک کاسه دارند وشمر امروز اسلا م را (اسرائیل) حمایت میکنند.

و باید از زبان شما گفت:(( زشت باد روی شما و از اندوه زرهایی نیابید که آماج تیر بلا شدید... ای مرد نمایان نامرد!ای کودک صفتان بی خرد که عقلهای شما به عروسان پرده نشین شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم!))


 

آنگاه که جرعه ای نوشیدم 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

وصیت‌نامه حضرت علی(ع) نمادی از ایمان و وارستگی

پسرم حسن! تو و همه فرزندان و خاندانم و هر کس را که این نامه به او می رسد، به امور زیر سفارش می کنم:

- هرگز تقوای الهی را از یاد نبرید و کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.

- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا، متحد باشید و از هم جدا نشوید. همانا از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود: 'اصلاح میان مردم، از نماز و روزه دائم، افضل است و چیزی که دین را نابود می کند، فساد و اختلاف است.'

- نزدیکان و خویشاوندان را از یاد نبرید. صله رحم کنید که صله رحم، حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.

- مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند .

- با همسایگان خوش رفتاری کنید؛ پیامبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم برای همسایگان از همسایه خود، ارث قرار می دهد.

- مبادا دیگران در عمل کردن به قرآن بر شما پیشی گیرند.

- توجه شایسته به نماز؛ چرا که نماز، ستون دین شماست.

- رمضان؛ که روزه آن ماه، سپری است برای آتش جهنم.

- جهاد در راه خدا؛ از مال و جان خود در این راه، کوتاهی نکنید.

- زکات مال آتش خشم الهی را خاموش می کند.

- درباره امت پیامبران مبادا مورد ستم قرار گیرند.!

- درباره صحابیان پیامبرتان؛ زیرا رسؤل خدا درباره آنان سفارش کرده است.

- فقرا و تهیدستان را در زندگی خود شریک کنید.

- بردگان و کنیزان، آخرین سفارش پیامبر درباره آنها بود.

- با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید، همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم، ترتیب اثر ندهید.

- امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید. نتیجه ترک آن، این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد. آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.

- بر شما باد هنگام معاشرت، فروتنی و بخشش و نیکویی درباره یکدیگر! از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

- کارهای خیر را به مدد یکدیگر و به صورت گروهی انجام دهید و از همکاری در گناهان و اموری که موجب کدورت و دشمنی می شود، بپرهیزید .

- از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است .

خداوند، نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیامبرش را در حق شما حفظ فرماید. اکنون با شما وداع می کنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را برای شما می خوانم.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

آیت الله بهجت از مرحوم قاضی نقل میکردند که ایشان میفرمود:))اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند و یا فرمودند به صورت من تف بیاندازد)).

اول وقت سر عظیمی است ((حافظوا علی الصلوات))(در انجام نمازها کوشا باشید) خود یک نکته ای است غیر از ((اقیموا الصلوه))(نماز را به پا دارید) و همچنین که نمازگار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی نفسه آثار زیاد دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

لیله القدر خیر من الف شهر

سلام بر تو ای شب قدر که از هزار ماه برتری

سلام بر تو ای میهمان مبارک این ماه پر برکت

سلام بر تو ای پیاله لبریز از مناجات

سلام بر تو  و بر دستهای به پرواز در آمده در آسمان نیایش حضرت حق.

سلام بر تو و بر الماسهای شکفته بر دشت قلبهای عاشق.

سلام بر تو  و بر ذجه های غریبانه و دلهای شکسته و دست های خالی.

سلام بر تو و بر فرشتگان الهی که در لحضات تو قدم بر تراب میگذارند تا یارب ها را به افلاک برند.

سلام بر تو و بر هدیه آسمانی تو که مارا حق به آن فرا خوانده.

سلام بر تو و بر قدر و منزلت تو که 2 قران همزمان در خود داری قرآن مبین و قرآن ناطق.

و همانا قرآن ناطق امیر مومنان است که فرق شکافته اش تو را منزلت بخشید و خون سرخش تو را رنگ وبو داد و ندای ((فزت و رب الکعبه)) اش تو را آسمانی کرد.

سلام بر تو و بر هر که تو را دریابد.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

چگونه سر زخجالت برآورم بر دوست         که خدمتی بسزا برنیامد از دستم

خدای مهربان من..

ای آنکه دشت رحمتت را نهایت نیست و باران لطفت را شمارش نشاید و غواصان اندیشه را به اعماق اقیانوس احسان تو راهی نیست.

ای آنکه خورشید عنایتت را بر همه(زاهد و گنهکار) یکسان میتابانی .

ای آنکه باران لطفت عاصی و متقی را سیراب میکند.

ای آنکه چشمه های جوشان عطوفتت را بر هر تشنه ای مینوشانی.

ای آنکه اگر دریا مرکب شود و اشجار قلم نتواند نعمتهای تو را به شماره آورد.

معبودا!

مرا که از چشمه جوشان عطوفتت نوشیدم و در دریای احسانت غوطه ور شدم و زیر باران لطفت قدم زدم.

اما افسوس ..........

که ناسپاسی کردم و تو را از یاد بردم و نه تنها که تو را از یاد یردم که معصیتت کردم . نفهمیدم که ((ان الله اقرب من حبل الورید )) یعنی چه ؟ ندانستم که ذره ای هستم  که هر جا روم بازهم در احاطه قدرت تو هستم.

خداوندا!

بهتر بگویم تو را نشناختم و معصیتت کردم و به خود ظلم نمودم.

الاها!تنها امیدم به کرم توست و میدانم چون بر در کرامت تو با عجز و نیاز و پشیمانی وارد شوم تو را نسزد که نبخشی. چه میدانم تو از مادر نسبت به فرزندش به من مهربانتری.

الهی! مرا آنچنان کن که تو میخواهی نه آنچنان که دل میخواهد

معبودا! مرا در کوره مهر خویش بگداز تا مس وجودم زر شود.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

 

دستهایت را خالی کن تا آنگاه که رو به آسمان می گشایی و از خدا طلب میکنی دستانت را پر کند.

زنگار هوی و هوس را از آیینه دلت پاک کن تا نور خدا را در آن ببینی.

دلت را خالی  از عشقهای زمینی کن تا محبوب، آسمان دلت را پر از عشق خدایی کند.

چشمانت را بر حرام ببند تا زیباییهای خدا را ببینی.

و....

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |


موج از دیار دریا با مهر مادرانه آهنگ خاک میکرد.

از خاکیان ندانم، ساحل به او چه میگفت؟

کان موج ناز پرورد سر را به سنگ میزد.

 خود را هلاک میکرد.

 

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

      خدایا ، وحشت تنهاییم کشت

کسی با قصه من آشنا نیست

درین عالم ندارم همزبانی

به صد اندوه مینالم – روا نیست-

      شبم طی شد کسی بر در نکوبید

به بالینم چراغی کس نیفروخت

نیامد ماهتابم بر لب بام،

دلم از این همه بیگانگی سوخت

      به روی من نمیخندد، امیدم

شراب زندگی در ساغرم نیست

نه شعرم میدهد تسکین به حالم،

به غیر از اشک غم در دفترم نیست.

      بیا ای مرگ جانم بر لب آمد.

بیا در کلبه ام شوری برانگیز

بیا شمعی به بالینم بیفروز

بیا شعری به تابوتم بیاویز.

      دلم در سینه کوبد سر به دیوار

که این مرگ است و بر در میزند مشت!

بیا ای همزبان جاودانی

که امشب وحشت تنهاییم کشت.

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, حقیر فریاد |

 

مانند کودکی که در هیاهوی جمعیت دست مادرش را رهامیکند و گم میشود آنگاه با چشمانی اشکبار وناله و فریاد به هر سو میدود و مادرش را صدا میزند.

من!

در این هیاهوی آهن و فولاد ، در این هیاهوی جهل و فساد به دنبال دستهای گرم تو میگردم.

مرا دریاب! یا هادی المضلین

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:دوستت دارم بابایی, حقیر فریاد |

 

مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود.ناگهان پسر کوچکش سنگی برداشت و با آن چند خط روی بدنه ماشین کشید.مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد.او بدون اینکه متوجه شود با آچار فرانسه ای که در دست داشت،این کار را میکرد.

در بیمارستان بدلیل شکستگیهای متعدد پسرک انگشتانش را از دست داد.وقتی پسرک پدرش را دید با نگاهی دردناک پرسید: بابا!! کی انگشتانم دوباره رشد میکنن.

مرد بسیار غمگین شد و هیچ حرفی نزد. او به سمت ماشین خود برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد.در حالی که از کار خود بسیار پشیمان بود.به خطهایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد پسرش نوشته بود:((دوستت دارم بابایی))

آنگاه که جرعه ای نوشیدم دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:تنها یک قدم کافیست, حقیر فریاد |

خدا گوید :((تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من باز است، شروع کن ، یک قدم با تو، تمام گامهای مانده اش با من.....))

 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.